در انواع سرمایه‌گذاری خارجی، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (fdi) از اهمیت بیشتری برخوردار است و به این گونه که شخص سرمایه‌گذار علاوه بر انتقال سرمایه و دارایی خود در کشور میزبان تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر مدیریت شرکت خارجی خواهد داشت.

 

 

صندوق بین‌المللی پول(imf) سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را به صورت ذیل تعریف می‌کند: سرمایه‌گذاری که با هدف کسب منافع پایدار در کشوری به جز موطن فرد سرمایه‌گذارانجام می‌شود و هدف سرمایه‌گذار آن است که در مدیریت بنگاه مربوطه نقش موثری داشته باشد. این نوشتار مبانی نظری سرمایه گذاری مستقیم خارجی FDI می باشد

 

 

 


دستیابی به هدف رشد و توسعه اقتصادی در هر کشوری مستلزم تشکیل سرمایه برای تأمین منابع مالی مورد نیاز طرح های اساسی و زیربنایی است. کشورهائی که برای توسعه خود در داخل از سرمایه کافی برخوردار نیستند ، به سرمایه گذاری های خارجی «انتقال وجوه یا مواد از یک کشور به کشور دیگر جهت استفاده در تأسیس یک بنگاه اقتصادی در کشور اخیر در ازاء مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم در عواید آن» می باشد. در خصوص علل سرمایه گذاری خارجی و تصمیمات راجع به اقدام به سرمایه گذاری در کشورهای دیگر نظریات متعدد از دهه 1960 به بعد شکل گرفته اند .

 

 

 

مقاله سعی در بررسی این نظریات و توان تبیین آنها می‌دارد. به همین خاطر آن، ادبیات نظری راجع به سرمایه گذاری خارجی را در پنج طبقه بررسی می کند: نظریات مرتبط با بازار کامل، نظریات مرتبط با بازار ناقص، تغییرپذیری نرخ ارز، رویکرد استراتژیک و رویکرد التقاطی.