خود نظم دهی هم فرایند خود بازبینی و هم خودسنجی است که به این ترتیب فرد عملکرد خود را با هدفی که در پیش رو دارد و با اضافه شدن تعیین هدف و اجرای قصدها وسیله ای در اختیار فرد قرار می گیرد تا فرد مسیر صحیح را به وسیله اطلاعات بدست آمده انتخاب کند و در رسیدن به هدف تلاش کند (ریو،2005؛ ترجمه سید محمدی، 1387).براون (1998) استدلال کرد که اشکالی در فرایند خود نظم دهی به اختلال در تنظیم رفتار منتهی می شود مثل پرخاشگری یا اختلالات اعتیادی.

 

 

 

خود نظم دهی به تلاش های منظمی گفته می شود که فرد گزینه هایی را انتخاب می کند که برای رسیدن به اهداف فردی به او کمک می کند. خود نظم دهی زمانی صورت می گیرد که همراه با بهره گیری از دانش مربوط به موضوع و استفاده از تکنیک های تفکر انتقادی  و آگاهی از متغیرهای فرهنگی و اجتماعی باشد.  طبق این نظر، الگوی خود نظم دهی موجب تقویت ابعاد زیر می شود:
1 فرایندهای فراشناختی
2 فرایندهای رفتاری
3 بازسازی مجدد محیطی.

 

 


این ابعاد معادل تعامل تثلیثی بندورا می باشد. براساس الگوی مذکور، در جبر متقابل  یا تعیین گری متقابل تعاملی مکرر و متقابل بین رفتار، محیط، شخص وجود دارد. این، فرد را در بازنگری  فردی و بازآفرینی یاری داده و محیط را تغییر می دهد و سطح عمل و دانش را بهبود می بخشد (چراغی، 1382).

 

 

 

 

 

فهرست مطالب 
2 1 2 6 تعاریف خود نظمدهی    1
2 1 2 7 نظریه های خود نظمدهی    2
2 1 2 7 1 نظریه ی خود نظمدهی بندورا    2
2 1 2 7 2 نظریه ی خود نظمدهی کارور و شییر    3
2 1 2 7 3  نظریه خود تنظمی باتلر و واین    4
2 1 2 7 4 نظریه خودنظمدهی پینتریچ و دیگروت    5
منابع    6
منابع فارسی    6
منابع انگلیسی 14